مادر شدن، چرا؟

ادامه نسل بشر؟ شاید منطقی باشد اما برای من کافی نیست ... زیادی خشک و بی معنی است. انقدر که دوست دارم از آن شانه خالی کنم.... در مقابل این هایی که دغدغه انقراض نسل بشر ( بی معنی تر حتی انقراض نسل مسلمانان! ) را دارند گروهی معتقدند که اصلا چرا بچه؟ در این دنیای پر از رنج و حسرت و سیاهی و ظلم که نمی توان مسئولیت ورود طفلی معصوم و بی گناه را صرفا بخاطر قانون طبیعت پذیرفت.

اما دنیای من سیاه نیست و به نظر من دنیا را آدم هایش می سازند و انسانهای جدید می توانند دنیایی جدید و متفاوت بسازند و این انتخاب آنهاست.

من این روزها جای خالی کودکی 3-4 ساله را می بینم که در خانه ام می دود .... نوزادی که در آغوشم می خوابد ... جای دستهای نرم و کوچکی را در دستانم حس می کنم که همراه من کوچه های این شهر را می آید و از بوی بهار نارنج جاری در هوا پر از ذوق می شود.... گاهی آخر شب ها موقع برگشت از شهر پدری حتی صدای نفس هایش را که در آغوشم به خواب رفته حس می کنم..... برای من مادر شدن ورود به دنیایی تازه است ... دنیایی پر از احساس های ناب ....

همیشه واژه مادر یا خانواده برایم مقدس بوده و حالا وسوسه داشتن یک خانواده به تمام معنا با همه مسائل و مشکلاتی که قطعا پیش رویم است، قلقلکم می دهد. هنوز نمی دانم مادر خوبی خواهم بود یا نه ... و یا نیامده نگرانم که در یک سالگی به که بسپارمش. اما خوب می دانم که چقدر صبر کردم تا خیلی چیزها آماده آمدنش شود ... به همسرم که نگاه می کنم، به موجودی که روزی بابا صدایش کند حسودیم می شود ...

عزیز نیامده! آرامش قلب های ما خانه امن تو می شود.

چهارشنبه اولین جلسه کلاس یوگا بود مربی چیزی گفت که لحظات بیکاری این روزها مرتب در ذهنم تکرار می شود. اینکه: روح قدسی ای که در نطفه دمیده می شود خود او آن پدر و مادر را انتخاب می کند ... درست یا غلط زیباست ...

نظرات 6 + ارسال نظر
نبات یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 ساعت 11:34

مادر شدن
یه موجود که از تو باشه
پر از حس های نابه
پر از حس هایی که نمیشه اسمشو گفت
مادر شدن تولد دوباره است

ارغوان یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 ساعت 17:15 http://www.bakhtyar.blogsky.com

عزیززززززززززززم ...
تو مامان نبات خوبی خواهی بود . فقط صبر زیاد می خواهد .
خیلی خوب است که اینهمه خوب به شروعش نگاه میکنی ...
موفق باشی

مرسییییی ارغوان جان ... نظر شما مامانها برام خیلی مهمه ....

الف.م دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 ساعت 09:48

خیلی خوبه که آگاهانه مادر شدن رو انتخاب کردی
به قول خودت این بستگی به خودمون داره که دنیا رو چطور ببینیم یا سعی کنیم بسازیم
به نظر من حس مادری ناب ترین حسه که هیچ جایگزینی نداره امیدوارم هر زنی اینو تو زندگیش تجربه کنه و آرزو می کنم خداوند همون فرشته ای که می خوای رو بهت هدیه بده

ممنون از انرژی مثبتی که دادی. مادر شدن برای من یه ترکیبی از حس های خوب و ترسه. ترس از ناتوان بودن ... ترس انرژی و تحمل نداشتن ... اما فکر می کنم عشق به بچه بزرگتر از این ترس ها باشه

باران سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 09:17 http://www.bojd2.blogfa.com

مطلب جالبی بود.
من خودم دو دختر دارم.که یکی شون ناشنوا بدنیا اومد متاسفانه...
اما با تمام مشکلاتی که در راه تربیت و بزرگ شدن اونها من و خانمم متحمل شدیم و مینای ناشنوا الان دانشجوی ترم دوم رشته گرافیکه ...اما باز خوشحالم که وقتی از سر کار بر میگردم بیتا بسمتم می دوه و همدیگه رو می بوسیم ...
پست های مینا رو که لایک می کنم ... خوشحال میشه و تشکر میکنه ... سختی ها هستند ... اما وظیفه ما کاشتن نهال عشقه ... زندگی بخشیدنه ... مطمئنم با این دیدی که شما دارید با اومدن یه فرشته کوچولو ، تازه می فهمید زندگی چقدر شیرینه

بهتون تبریک می گم حتما برای مینای عزیزتون خیلی سختی کشیدید و چقدر خوشحال شدم که گفتید داره گرافیک می خونه ... مرسی که حمایتش کردید و کنارش بودید .... کنار خانواده ... مردهایی که دلبسته خانه و خانوادشون هستند و همه انرژیشون رو برای خوشبختی و خوشحالی خانواده می ذارن استحقاق بهترین چیزها رو دارند ... من برای شما و امثال شما احترام زیادی قائلم و امیدوارم نهال عشقتون درختی پر بار و محکم بشه و همیشه در کنار هم شاد باشید و سلامت

عاطفه سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 10:18

من مطمئنم با شناختی که ازت دارم و این احساسِ پاک و قشنگی که داری خیلی خوب میتونی از پسِ وظایفِ یه مامانه خوبو نمونه بربیای .. روزهای خوبی رو واست آرزو میکنم عزیز دلم

واییییییی عاطفه جون تو همیشه بمب انرژی مثبتی برای من
منم برات یه دخمل ناز آرزو می کنم

عاطفه یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 14:14

ووووویییییی... مرسی عزیزم از آرزوی قشنگت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد