سفرنامه قزوین - همدان قسمت سوم

روز دوم یکشنبه 12 مهر: خیابان سپه، موزه ملی قزوین، عمارت چهلستون، تحویل اتاق و حرکت به سمت همدان

با خستگی و چشمانی پفیده، از خواب!؟ بیدار شدیم ... کلا در حالت "روم به دیوار" بودم ... موقع صرف صبحانه از دست زنبورها جان سالم به در بردیم اما .... اما سر همسرم به یکی از درها خورد و کلا خوش و خرم وسیله ها را جمع کردیم و برای گشت و گذار راهی شهر شدیم.. به روایتی خیابان سپه اولین خیابان ایران است خیابانی سنگ فرش که کاش به جای ماشین، می شد با درشکه از آن گذشت.... به دولتخانه صفوی که رسیدیم فهمیدیم بعضی دیدنی های قزوین فقط آخر هفته به روی بازدیدکننده ها باز می شود مثل عمارت عالی قاپو.... از موزه ملی دیدن کردیم ... سفالینه ها و ظروف و ادوات قرنها پیش ... ظرافت و زیبایی به کار رفته در بعضی خیره کننده بود تازه با در نظرگرفتن گذران قرن ها که بی شک از درخشندگی و زیبایی واقعی آنها بسیار کم کرده بود.... در موزه هم تنها بودیم...

  ادامه مطلب ...

سفرنامه قزوین- همدان قسمت دوم

هوا این روزها زود تاریک می شود به همین خاطر با وجود خستگی راه تصمیم گرفتیم 2 ساعتی که تا تاریک شدن هوا مانده گردش در شهر را شروع کنیم. حمام قجر یک حمام سنتی بازسازی شده است که تبدیل به موزه مردم شناسی شده. به یک بار دیدنش می ارزد. وقتی سرمان را خم کردیم و از درقدیمی وارد شدیم و با یک مسئول فروش بلیط خوابیده روبرو شدیم فهمیدیم سفر آرامی خواهیم داشت. موقع بازدید حمام در آن دالان ها با صدای بلند با هم حرف زدیم. حس مرفهینی رو داشتم که عزم حمام نموده اند و کل حمام شهر را برایشان قرق کرده اند!! لااقل نکردند ملازمی، کیسه کشی چیزی بگمارند!!

بفرمائید   ادامه مطلب ...

سفرنامه قزوین - همدان قسمت اول

- در ایران بهترین زمان سفر برای خانواده هایی که دغدغه درس و مدرسه بچه ها را نداشته باشند معمولا یکی در بهار از نیمه فروردین تا اواخر اردیبهشت است و دیگری مهر تا شروع سرمای پائیزی. هم هوا معتدل و لذت بخش است، هم اگر مثل من از شلوغی و ازدحام فراری باشید نهایت لذت را از معطل نشدن در صفها و دیدن دیدنی ها در خلوت خودتان می برید. معمولا نرخ ها هم پائین تر است و بعضا تخفیف هتل ها و ورودی ها هم شامل حالتان می شود.... در هیچ سفری این قدر از سکوت و تنهایی لذت نبردم.....

- کسب اطلاعات و انتخاب مقصد و جزئیات سفر با من بود. مسیری را انتخاب کردم که تا به حال نرفته بودم. راستش را بگویم خیلی مقصد برایم مهم نبود دلم یک سفر دو نفره می خواست.

روز اول: شنبه 11 مهر ...حرکت به سمت قزوین- اقامت در هتل - حمام قجر و بازار و سرای سعدالسلطنه

- وقتی برای رزرو هتل در قزوین سرچ می کردم به خانه بهروزی برخوردم یک خانه قدیمی که چند سالی است بازسازی و تبدیل به هتل شده. عکس ها زیبا بود ( به زیبایی عکس هایی که من از آنجا گرفتم!! ) اما چه شبی را گذراندیم! اولا تمیز نبود. ثانیا سرویس بهداشتی عمومی و یک گوشه خانه بود. خدمات هم که هیچ. تازه شانس آوردیم جز ما مسافر دیگری نداشتند وگرنه ایستادن در صف دستشویی هم به باقی مسائل اضافه می شد. فقط تصور کنید بخواهید برای هر بار دستشویی رفتن یا مسواک زدن لباس بپوشید. تازه این قسمت خوبش بود کل شب هر یک ساعت برق اتاق را روشن می کردیم چند پشه ای را به درک می فرستادیم چرتی می زدیم تا یک ساعت بعد که دیگر از صدای تیک آف و کنده شدن پوستمان به تنگ می آمدیم. سعی می کردم با همسرم چشم تو چشم نشوم!! تازه این هتل سورپرایزم بود براش!!

شما بودید با دیدن این عکس ها وسوسه نمی شدید؟

 بفرمائید  

ادامه مطلب ...