ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
روز سوم و چهارم..... دوشنبه و سه شنبه 13 و 14 مهرماه:
غار علیصدر مقصد و مقصود اصلی این سفر بود . بیشتر از بناهای تاریخی عاشق دیدن جاذبه های طبیعی ام و این غار بدون شک از زیباترین جلوه های طبیعت ایران است ... فقط می توانم بگویم فوق العاده بود ... تجربه ای بی نظیر و خاص ... به خصوص که اصلا تصور دیدن یک چنین فضاهای خاصی را نداشتم. واقعا فکر نمی کردم 1 ساعت در پیچ و خم های یک غار زیبا قایق سواری کنم و نیم ساعت از فراز و نشیب یک کوه در کانالی زیبا زیر زمین بالا و پائین بروم. واقعا یک کوه .... دهانم از دیدن آن همه شگفتی باز مانده بود. سبحان الله ....
ازمسیرهای انتظار طولانی و صندلی های چیده شده در لابی و قسمت های انتظار پیدا بود مردم ساعتها در صفها منتظر می مانند... ما که برای سوار شدن به قایق رفت و برگشت دقایقی منتظر ماندیم تا تیم 10 نفره کامل شود... چند بار هم کارکنان غار گفتند بهترین زمان برای بازدید از اینجا آمده اید هم خلوت است و هم هنوز سرد نشده...
ظهر به لالجین رسیدیم شهر سفال ایران.... من که عاشق سفالم تقریبا دست خالی برگشتم. پدرم در بچگی اسباب بازی ها و مجسمه های زیبایی از لالجین برایم آورده بود. اما متاسف شدم برای هنری که در حال نابودی است سفالینه های هزاران سال پیش که در موزه ها دیده ام بسیار ظریف تر و هنرمندانه تر بودند.
قصد ندارم عکسی از آرامگاه ابن سینا یا باباطاهر یا شیر سنگی و گنجنامه بگذارم. برایم جذابیتی نداشتند. فردا صبح مجموعه تپه ها و موزه هگمتانه و یک کلیسا در همان محوطه را دیدیم. یک گروه توریستی از هلند آنجا بودند که چند جایی با هم برخورد داشتیم.وقتی برای بازدید از کلیسا رفتیم از همسرم خواستیم بنشینیم تا برسند و ببینیم شاید دعایی مراسمی چیزی انجام دهند اما روی صندلی ها نشستند چند عکس گرفتند و از کلیسا بیرون آمدند.
دوست داشتم بعد از همدان سمت خرم آباد برویم اما خیلی خسته بودیم. تصمیم گرفتیم شب سوم را همانجا بمانیم و صبح از جاده ساوه برگردیم. از انار ساوه هم بی نصیب نماندیم. این هم صندلی عقب ماشین در راه برگشت:
سفر را دوست دارم در راه رفتن مثل پرنده ای هستی که می خواهی به آسمان پر بکشی و موقع برگشت شادمانی که به لانه ات، محل امن و آرامشت برمی گردی ... از لحظه ای که شروع به بستن چمدانها می کنی لذت است تا وقتی که پا به خانه می گذاری.
- ببخشید که اینقدر دیر سفرنامه تکمیل شد.
- می شد عکس های بهتری بگذارم اما سعی کردم در انتخابها طوری عمل کنم که تصویر بهتر و کاملتری از فضا و مکانها داشته باشید.
از خوندن سفرنامه ات لذت بردم
من خیلی سال قبل با اردوی دانشجویی غار علیصدر رو دیدم
الان مسیرهای بیشتری برای بازدید باز شده ... با اینکه درگیر شلوغی و صف نشدیم یک ساعت و نیم کل مسیر طول کشید.
جالب بود بانو جان
چه خوب که خوش گذشته
انشاالله سفرای بعدی،خوشی های بعدی،عکسهای بعدی
ممنونم ...
برای شما هم شادی آرزو می کنم. به هر صورتی که اون رو پیدا می کنی